کد مطلب:28671
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:24
آيا وقوع سيل و زلزله و ... برهان نظم را مخدوش نمي كنند؟
نخست بايد مراد از نظم در برهان نظم را شناخت تا معلوم شود آيا وقوع سيل نظم است يا بي نظمي. برهان نظم از دو مقدمه (صغري و كبري) و يك نتيجه تشكيل شده است. {T1- صغري:T} جهان طبيعت مجموعه اي هم آهنگ، به هم پيوسته و داراي آرايش خاص است و هدفي معين را دنبال مي كند؛ هدفي كه محور اساسي اين آرايش و هماهنگي است. {T2- كبري:T} هر مجموعه منظمي دلالت بر دخالت ناظمي آگاه با شعور و داراي تدبير دارد. {T3- نتيجه:T} جهان طبيعت ناظمي آگاه و باشعور و مدبر دارد. آيا وقوع سيل بي نظمي است؟ حركت ابرها، نزول باران، جريان آب به سوي سرازيري و حركت اجسام سبك در مسير آب، همه و همه در قالب قوانيني معين از نظام طبيعت رخ مي دهد. قوانيني كه: اولاً، در راستاي همان آرايش و هماهنگي هدفمند است. ثانياً، تخلف از آنها، باعث بي نظمي جهان طبيعت مي گردد، پس وقوع سيل يكي از مظاهر منظم در جهان طبيعت است. از ديدگاه قران مرگ و حيات، دادن و گرفتن اموال و اولاد، هر خوشي و ناخوشي كه به انسان مي رسد، همه و همه براي امتحان و آزمايش او است تا او از گذر اين امتحانات، به رشد و كمال دست يابد. {A{/Bاَلَّذِي خَلَقَ اَلْمَوْتَ وَ اَلْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً{w1-9w}{I67:2I}/}A}، {V(ملك، آيه 2)V}. {A{/Bوَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ ءٍ مِنَ اَلْخَوْفِ وَ اَلْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ اَلْأَمْوالِ وَ اَلْأَنْفُسِ وَ اَلثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ اَلصَّابِرِينَ {w1-18w}{I2:155I}/}A}، {V(بقره، آيه 155)V}. {A{/Bوَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ اَلْخَيْرِ فِتْنَةً{w5-10w}{I21:35I}/}A}، {V(انبياء، آيه 35)V}. پس وقوع سيل با همه خرابي هايي كه به بار مي آورد، همانند نزول باران، دو وسيله آزمايش است. آنچه در اين ميان ارزش دارد سرفرازي انسان در اين امتحان است نه نوع امتحاني كه مي دهد. آنچه باعث گمان بي نظمي در حوادثي چون سيل مي شود، اموري است كه بازنگري آنها زنگار بي نظمي را از آن مي زدايد: {T1- خودمحوري شخص در قضاوت:T} گاه انسان گمان مي كند هر آنچه به نفع شخصي او است، نظم و هر آنچه به ضرر او است بي نظمي است. در حالي كه در تحقق نظم، نفع شخصي افراد دخالت ندارد. شاهد اين كه: هرگاه سيل در منطقه اي رخ دهد ولي هيچ خسارت جاني و مالي در پي نداشته باشد، آن را بي نظمي نمي دانند. در واقع گاه دلبستگي انسان به اموال و اقوام و خويشان است كه وقتي با وقوع سيل، آسيبي به آنها مي رسد، او را به درد مي آورد و اين درد باعث گمان بي نظمي در سيل مي شود. البته «خودمحوري در قضاوت» ممكن است در همه انسان ها صدق نكند؛ يعني، ممكن است شخصي بگويد: فلان سيل كه در بيابان جاري شد و هيچ خسارت جاني و مالي در پي نداشت، باز «بي نظمي» است؛ زيرا هيچ فايده اي ندارد و هيچ هدفي را تأمين نمي كند. اين سخن باز به خودمحوري انسان رجوع مي كند؛ زيرا ملاك اين كه «هيچ فايده اي ندارد و هيچ هدفي را تأمين نمي كند» نفع انسان است. گذشته از اين كه نظام طبيعت - با همين قوانيني كه دارد و با همين مظاهري كه پديد مي آورد - در كل به نفع انسان است و نمي توان توقع داشت نيروي جاذبه زمين - كه جزئي از نظام طبيعت است - يك جا اثر خود را ببخشد و جاي ديگر اثر نكند. پس وقتي مي توان درباره سيل قضاوت به بي نظمي كرد كه با ديگر اجزاي طبيعت ناهماهنگ و ناهمگون باشد و در راستاي هدف آفرينش قرار نگيرد. سيل نه با ديگر پديده هاي طبيعت ناهمگون است و نه از مسير هدف آفرينش خارج است. {T2- نگرش ناصحيح:T} اين كه وقوع سيل كه باعث خرابي و مرگ و مير انسان ها و نابودي اموال مي شود و با هدفمندي اجزا و پديده هاي جهان طبيعت، منافات دارد، برخاسته از نگرش ناصحيح به دنيا است. دنيا جاي ماندن نيست كه مردن مخالف هدف آن باشد. فقط بقاي اموال تأمين كننده هدف خلقت نيست؛ بلكه بقا و نابودي اموال هر دو در راستاي تأمين هدف آفرينش است. ديدگاه قرآن درباره مرگ و حيات و اموال و اولاد روشن گر هدفمندي همه اينها است. {T3-T} فقط زندگي خوش و آسايش دائم را زمينه مناسب براي تكامل انگاشتن و سيل و زلزله و به طور كلي حوادث ناگوار را نافي يا خنثي در جهت تكامل انسان پنداشتن، در حالي كه معارف ديني ما پر است از بيان آثار مفيد و تكامل آفرين همه اين حوادث كه عبارت است از: {Tالف) شكوفايي استعدادها:T} مصائب مايه شكوفايي استعدادها مي شود و انسان در سختي ها و مبارزه با آنها بيشتر رشد مي كند تا در رفاه و آسايش. حضرت امير(ع) مي فرمايد: «درختان بياباني كه به سختي و بي آبي خو گرفته اند، سخت تراند و شعله آتش آنها شديدتر و سوزنده تر است و ديرتر خاموش مي شود؛ ولي درختان باغستان ها - كه پيوسته از نوازش باغبان و آب روان برخوردارند - نازك پوست و كم دوام تراند»، {V(نهج البلاغه، نامه 45)V}. ناصر خسرو مي گويد: {Sتا نبيند رنج و سختي مرد، كي گردد تمام # تا نيايد باد و باران، گل كجا بويا شود؟S} صائب تبريزي مي گويد: {Sمالش صيقل نشد آئينه را نقصِ جمال # پشت پا هر كس خورد، در كار خود بينا شودS} البته اين بدان معنا نيست كه انسان از روي اختيار خود را دچار بلا و گرفتاري كند؛ بلكه مقصود اين است كه اين بلاها فرصتي براي شكوفايي استعدادها است. {Tب ) بسياري از اين بلاها زنگ بيدارباش است:T} زندگي سراسر رفاه و خوشي، گاه انسان را غرق در دنيا مي كند و او را از هدف اصلي خلقتش غافل مي سازد. بلاها زنگ بيدارباش و هشدار از اين غفلت است. خداوند مي فرمايد: {A{/Bوَ لَقَدْ أَخَذْنا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِينَ وَ نَقْصٍ مِنَ اَلثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ {w1-12w}{I7:130I}/}A}{M؛ قوم فرعون را به خشكسالي و كمي ميوه دچار كرديم تا متذكر شوندM}، {V(اعراف، آيه 130)V}. {Tج )T} گاه بلاها و مصائب ناگوار، باعث بازگشت گنهكاران به سوي خدا مي شود. قرآن مي فرمايد: {A{/Bظَهَرَ اَلْفَسادُ فِي اَلْبَرِّ وَ اَلْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي اَلنَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ اَلَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ {w1-16w}{I30:41I}/}A}{M؛ فساد در خشكي و دريا به خاطر اعمال مردم آشكار شد تا ما نتيجه برخي از اعمال آنها را به خود آنها بچشانيم شايد باز گردندM}، {V(روم، آيه 41)V}. 4- بسياري از بلاها آثار شوم و كيفر دنيايي اعمال انسان ها است. در همان آيه قبل، خداوند علت فساد در خشكي و دريا را اعمال انسان ها مي داند. 5- بسياري از رنج ها و دردهايي كه به وسيله همين حوادث طبيعي (مانند سيل) براي انسان پديد مي آيد، قابل پيشگيري است و كوتاهي در آن نابخشودني است؛ مثلاً ايجاد سيل بندها در مناطق سيل خيز نه تنها از خطرات آن جلوگيري مي كند؛ بلكه باعث بهره برداري از آب هاي ذخيره شده پشت آن مي شود. گفتني است كه توجه در اين امور باعث خوشبيني به دنيا و نظام و سنن حاكم بر عالم هستي و در نهايت به خداي متعال است. براي آگاهي بيشتر ر.ك: 1- خدا و مسأله شر، محمد حسن قدردان قراملي، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم 2- پرسش ها و پاسخ ها، جعفر سبحاني، انتشارات مؤسسه سيدالشهدا، سؤال نهم 3- تفسير الميزان، علامه طباطبايي، دارالكتب الاسلاميه، ج 13، ص 199، بحث فلسفي ذيل آيات (82 - 100) از سوره اسري 4- طبيعت و حكمت (پژوهشي در برهان نظم)، احمد ديلمي، معاونت امور اساتيد و دروس معارف اسلامي
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.